۱۳۹۶ مرداد ۸, یکشنبه

نشریات جدید توفان  

لطفا نشریات جدید توفان ارگان مرکزی حزب کارایران و توفان الکترونیکی نشریه الکترونیکی حزب کارایران مرداد ماه 1396 را ملاحظه فرمائید.
با احترام
توفان
  


 
در شماره 133 توفان الکترونیکی مطالب زیر را می خوانید:
http://toufan.org/Maghalat%20jadid/Maghalat%20toufan%20elec%20133.htm
 
 

۱۳۹۶ تیر ۲۷, سه‌شنبه


پنجاهمین سالگرد پایه گذاری تشکیلات توفان بر طبقه کارگر و   تمامی کمونیستها وانقلابیون ایران مبارک باد!





پنجاه سال پیش در 25 تیر 1346 برابر با 16 ژوئیه 1967  سازمان مارکسیستی- لنینیستی توفان قدم به عرصه وجود نهاد.درترازنامه فعالیت یک ساله سازمان در مرداد 47 چنین آمده است:” سازمان ما پرچم پر افتخار مارکسیسم-لنینیسم، پرچم پرافتخار انقلاب ایران را که رویزیونیست های ایرانی به دور افکنده آند را از نو برافراشت و هم اکنون این پرچم یگانه مرکز تجمع وفاداران به جهان بینی و آرمان های طبقه کارگر ایران است. خط مشی و جهان بینی ما ضامن پیشرفت های آینده ما است.پیشرفت های سازمان همچنین مدیون علاقه مندی، صمیمیت و پشتکاری است که رفقای سازمان از خود نشان داده اند. صمیمیت و معاضدت رفقا عامل بزرگی در پیشرفت کار سازمان است. صمیمیت نشانه وحدت است و وحدت سرچشمه موفقیت. بکوشیم تا وحدت خود را حفظ کنیم و پیوسته استحکام بخشیم. با هرگونه عامل تشتت و تفرقه با شیوه های سازمانی به مبارزه برخیزیم."

حزب کار ایران(توفان) ادامه دهنده حزب کمونیست ایران، حزب توده ایران تا زمانی که خط مشی رویزیونیستی وضد کمونیستی خروشچف را نپذیرفته بود، است. بنیانگذاران سازمان مارکسیستی- لنینیستی توفان رفقا احمد قاسمی عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران، مسئول ماهنامه مردم و دکتر غلامحسین فروتن عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران مسئول مجله تئوریک دنیا بودند. در کنار این رفقا، رفیق عباس سغائی عضو رهبری سازمان افسری حزب توده ایران به مخالفت با رویزیونیسم خروشچف پرداخت و حاضر به قبول خط مشی ضد انقلابی رویزیونیستها نگردید و در کنار رفقا قاسمی و فروتن قرار گرفت. رفیق امیرخیزی عضو قدیمی حزب کمونیست ایران و حزب توده ایران نیز در طی نامه ای پیوستن خویش را به "سازمان مارکسیستی لنینیستی توفان" اعلام کرد و به طرد رویزیونیستهای حزب توده ایران پرداخت. پیدایش حزب کار ایران(توفان) با بیان مختصر در خطوط کلی محصول این شرایط تاریخی بود.

حزب کارایران(توفان)معتقد است که انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر فصل نوینی در تاریخ بشریت آفرید. بلشویکهای قهرمان شوروی تحت رهبری حزب کبیر کمونیست شوروی و رفیق لنین در پی آن برآمدند که دنیائی بسازند که تا به آن روز بشریت نظیر آن را به خود ندیده بود و تصور آن را در مخیله خود نداشت. دنیائی بدون استثمار. دنیائی متکی بر دیکتاتوری بر ضد ستمگران و دموکراسی وسیع برای اکثریت شکننده خلق. در شوروی بزرگترین دموکراسی تاریخ بشریت مستقر شد. در شوروی ساختمان سوسیالیسم برای نخستین بار تحت رهبری معمار سترگ سوسیالیسم رفیق استالین برپا شد. حزب ما از سی سال دیکتاتوری پرولتاریا در شوروی دفاع می کندو دستاوردهای این دوران تاریخی را الهامبخش مبارزه مردم و طبقه کارگر جهان برای پیروزی مجدد سوسیالیسم می داند. حزب ما پیرو ایدئولوژی مارکسیسم لنینیسم است و بویژه بر لنینیسم که مارکسیسم دوران زوال امپریالیسم و انقلابات پرولتاریایی بوده و صحتش در عمل به ثبوت رسیده است، تکیه می کند. حزب ما ارزیابی تاریخی ازدستآوردهای دوران رفیق استالین و دفاع از لنینیسم را ملاک تشخیص کمونیستها از غیر کمونیستها می داند. حزب ما در پی آن است که در ایران یک حکومت سوسیالیستی مستقر سازد که از منافع طبقه کارگر ایران و جهان حمایت کند.حزب ما تشکیلاتی کمونیستی، ضد سرمایه داری، ضد صهیونیستی و ضد امپریالیستی است. حزب ما خواهان سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی با دست پرتوان کارگران و زحمتکشان ایران برای استقرارسوسیالیسم است.

لطفا جهت مطالعه درمورد تاریخچه مختصر حزب کارایران(توفان) به لینک زیررجوع کنید:


 

حزب کارایران(توفان)

یکشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۶ برابر با ۱۶ ژوپیه ۲۰۱۷

www.toufan.org

به آیندگان

 

هرگزنمیردآن که دل‌اش زنده شد به عشق           ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام ما!

 

رفیق مهپاره آهنی ،یکی ازفعالین حزب کارایران(توفان) درآمستردام هلند سرانجام پس از نبردی طولانی بین مرگ وزندگی  ، روز 5 شنبه  20 ژوئیه آگاهانه بدرود حیات می گوید ودر روز شنبه 22 ژوئیه 2017 درآغوش آتش می رود تا برای همیشه دردل وجان ما جاودانه شود

 

*****

 



 

 دکلمه زیردرجشن صدمین سالگرد انقلاب سوسیالیستی اکتبرشوروی در 27 ماه مه 2017 درآلمان  به یاد مبارزه همه کمونیست‌های جهان و ایران که از میدان‌های بزرگ مبارزه طبقاتی گذشته و از نبردهای سهمگین عبور کرده و سربلند به این مبارزه ادامه میدهند و آنرا با دست‌آوردهای خویش به نسل آینده منتقل می‌کنند، اجراء شد و باید افزود که در زمینه مشخص این جشن رفیقی آنرا بیاد رفیق مهپاره  آهنی که با رزم خود و غیبتش در جشن با روحیه زنده و انقلابیش ما را همراهی میکرد اجراء گردید. متن این دکلمه که از کمونیست انقلابی آلمان رفیق برتولت برشت بود با تار رفیق هنرمند ما به صورت پاسخ و پرسش بر صحنه به اجراء در آمد. مجری برنامه در آستانه آن افزود:

این دکلمه از رفیق کمونیست ما برتولت برشت است که آنرا در تبعید خویش در سال ١٩٣٩ در دانمارک سروده است. وی وضعیت آن دوران را توصیف می کند که توگوئی وصف حال ما ایرانیان آنهم در امروز و در تبعید است. بیان برتولت برشت بیان درد مشترک و آرزو و آرمان مشترک ماست.

***

به آیندگان

راستی که در دوره تیره و تاری زندگی میکنم:

امروزه فقط حرف‌های احمقانه بی‌خطرند

گره بر ابرو نداشتن، از بی‌احساسی خبر می‌‍‌دهد،

و آن که میخندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.

این چه زمانه‌ایست که

حرف زدن از درختان عین جنایت است

وقتی از این همه تباهی چیزی نگفته باشیم!

کسی که آرام به راه خود می‌رود، گناهکار است

زیرا دوستانی که در تنگنا هستند

دیگر به او دسترس ندارند.

این درست است: من هنوز رِ زق و روزی دارم

اما باور کنید:  این تنها از روی تصادف است

هیچ قرار نیست از کاری که میکنم نان و آبی برسد

اگر بخت و اقبال پشت کند، کارم ساخته است.

به من میگویند: بخور، بنوش و از آنچه داری بهره بگیر

اما چطور میتوان خورد و نوشید

وقتی خوراکم را از چنگ گرسنه ای بیرون کشیدهام

و به جام آبم تشنهای مستحقتر است . اما باز هم میخورم و مینوشم

من هم دلم میخواهد که خردمند باشم

در کتابهای قدیمی آدم خردمند را چنین تعریف کردهاند:

از آشوب زمانه دوری گرفتن و این عمر کوتاه را

بیوحشت سپری کردن

بدی را با نیکی پاسخ دادن

آرزوها را یکایک به نسیان سپردن

این است خردمندی.

اما این کارها بر نمیآید از من.

راستی که در دوره تیره و تاری زندگی میکنم.

در دوران آشوب به شهرها آمدم

زمانی که گرسنگی بیداد میکرد.

در زمان شورش به میان مردم آمدم

و به همراهشان فریاد زدم.

عمری که مرا داده شده بود

بر زمین چنین گذشت.

خوراکم را میان سنگرها خوردم

خوابم را کنار قاتلها خفتم

عشق را جدی نگرفتم

و به طبیعت دل ندادم

عمری که مرا داده شده بود

بر زمین چنین گذشت.

در روزگار من همه راهها به مرداب ختم میشدند

زبانم مرا به جلادان لو میداد

زورم زیاد نبود، اما امید داشتم

که برای زمامداران دردسر فراهم کنم!

عمری که مرا داده شده بود

بر زمین چنین گذشت.

توش و توان ما زیاد نبود

مقصد در دور دست بود

از دور دیده میشد اما

من آن را در دسترس نمیدیدم.

عمری که مرا داده شده بود

بر زمین چنین گذشت.

آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون میجهید

که ما را بلعیده است.

وقتی از ضعفهای ما حرف میزنید

یادتان باشد

از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.

به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم.

و نومیدانه میدانهای جنگ را پشت سر گذاشتیم،

آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.

این را خوب میدانیم:

حتی نفرت از حقارت نیز

آدم را سنگدل میکند.

حتی خشم بر نابرابری هم

صدا را خشن میکند.

آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم

خود نتوانستیم مهربان باشیم.

اما شما وقتی به روزی رسیدید

که انسان یاور انسان بود

درباره ما

با رأفت داوری کنید!”

 

برگرفته ازکانال تلگرام حزب کارایران(توفان)

No automatic alt text available.

www.toufan.org